پر پر میشوند ،
گُل بَرگ هایِ جوان را می گویَم
در فرو افتادنِ هر گُلبرگ
عجزُ ناله یِ ساقه ها شنیده میشود
و امان از سکوتِ باغبان
دلِ ریشه را میلرزاند
و من این روزها، آرامم در عین آشوب
و آشوبم در عینِ نگرانی
و نگران در عینِ صلابت
ببین سی سالگی ام را
به پاییز تکیه کرده ام
ببین من را، سپیدیِ برفِ موهایِ سیاهم را
دختری به تنهایی ماه
دختری به تنهایی ماه...برچسب : نویسنده : 4girllonelymoon64c بازدید : 136